میخوای با فصل ها درگیر باشی

زمانی که چشات سرریز میشه

تو مردادم که باشی وقت گریت

تو یک لحظه جهان پاییز میشه

یه عکس از اخرین خندت تو قابه

که یادت رفته حتی بوده یا نه

تو سرگرم دلیلی واسه رفتن

دل اشوبم مسیرت دوره یا نه

داری میباری و میبینم هرروز

دارم تاوان تکراریمو میدم

سراروی غرورم خیس آبه

نمیخندی که تو سرما بمیرم

توکه همسایه ی بادی و میری

نشستم ردپا هاتو میچینم

بیا لبخندمو بردار و رد شو

باید دلتنگیامو پس بگیرم

تو ابر اسمون ریزی که میخوای

بری یا تو بمونی خونه یا من

میخوای بارون بباره کل سالو

برو تا هرکجا شد چتر با من