گمو گورم تو دل شب

حال میزونی ندارم

من الان میفهمم تنهام

رفتی هیچ زوری ندارم

به دلم بد را ندادم

دیدی گرمه بتو پشتم

من هنوز باور نکردم

بغضمو تو خودم کشتم

سردمه کجا برم ندارمت

من چجوری می تونم جابزارمت

کاش یکی بهم بگه اینا خوابمه

اون بغل اخرت تو یادمه

عطری که میزدی رو لباسمه

کی جای تو مرحمه زخممه

بی رمق می رم از این شهرو

میرم تنها بشم

آروم بگیر قلب آتیشمو

دیگه هر چی بگم

رفتیو جای خالیت مونده رو قلبم

بیا بغلم کن هنوز باور نکردم

سردمه کجا برم ندارمت

من چجوری می تونم جابزارمت

کاش یکی بهم بگه اینا خوابمه

اون بغل اخرت تو یادمه

عطری که میزدی رو لباسمه

کی جای تو مرحمه زخممه

»»میدونی این ک تا داریش نمیفهمی تا از دستش بدی ،

اینکه حس کنی یکیو داری حتی دور ازش باشی خودش دلگرمی٫

باید مهربان بود عشق ورزید زیرا ک زنده بودن احتمالیست

دلش گرفته آسمون واسه حالمون

واسه رفتن تو اَ کنارمون

دلم تنگ واسه یه بار دیگ شنیدن تو

یـجای خوب قلب من، همیشه سهمتِ

همیشه با منی، باشی نباشی حرفتِ

برام سخت فقط ندیدن تو

سردمه کجا برم ندارمت

من چجوری می تونم جابزارمت

کاش یکی بهم بگه اینا خوابمه

اون بغل اخرت تو یادمه

عطری که میزدی رو لباسمه

کی جای تو مرحمه زخممه